پرش به محتوا

پروژه های فریلنسینگ رو چطور میشه قیمت گذاری کرد

    پروژه های فریلنسینگ رو چطور میشه قیمت گذاری کرد؟ چه قیمتی برای پروژه بذارم؟ این سوالیه که خیلیاتون دارید. در نهایت فرض رو بر این بذارید که با قیمت موافقت  شد و رفتید سراغ شروع پروژه. یادتون باشه هیچوقت بدون  قرارداد نباید پروژه ای رو شروع بکنید. بعدا براتون دردسر ایجاد میشه. حداقل از اون دردسرایی که من کشیدم تو اون بازه ای که فریلنسری میکردم شما نکشید.

    باید بتونید قرارداد بنویسید. اینکه بدونید چه مواردی رو باید تو قرارداد بیارید تا جلوی بعضی از دردسرها و چالش هاتون رو در حین  انجام پروژه بگیره در این جلسه راجع بهش صحبت خواهم کرد.

    قیمت گذاری پروژه های فریلنسینگ

    قیمت گذاری پروژه های فریلنسری

    قیمت گذاری پروژه ها اساسا چیزی نیست که یه فرمول مشخص داشته باشه. مهم ترین پارامتر قیمت گذاری پروژه ارزش زمانی خود فریلنسر هست. فرض رو بر این بگیرید که شما به عنوان فریلنسر دارید فعالیت میکنید و یه پروژه میاد براتون. دغدغه تون این میشه که چه قیمتی رو تعیین کنم که بهترین قیمت ممکن باشه یعنی  نه اونقدر کم باشه که خودم ضرر کنم نه زیاد باشه که احتمال از دست دادن پروژه رو داشته باشم.البته احتمال از دست دادن پروژه برای کسایی پیش میاد که توی شروع کارن و حرفه ای نشدن. چون تعداد پروژه هایی که بهشون پیشنهاد میشه کم هست. به همین دلیل روی قیمت گذاری پروژه حساس هستن.وقتی رفتید توی جمع حرفه ای ها این دغدغه براتون کمرنگ تر میشه چون آدمهای حرفه ای درخواست پروژه به سمتشون زیاده.وقتی درخواست پروژه به سمتتون زیاد باشه نگران نگرفتن پروژه نیستید. برعکس خیلی محکم تر و بر اساس اصولی که الان میگم قیمت رو تعیین میکنین.

    باید بین پروژه ای که میاد و قیمتی که میدید توازن ایجاد کنید. یه سری موارد طبیعتا براتون دغدغه هست. مثلا پروژه رو از دست ندم، قیمتم کم نباشه، ضرر نکنم، بتونم پروژه رو انجام بدم. همه این موارد جزو دغدغه هایی هست که ذهنتون درگیرش هست.

    اصول قیمت گذاری

    اصول قیمت گذاری پروژه های فریلنسری

    ممکنه  فکر کنید اصول قیمت گذاری خیلی به پروژه وابسته هست.من شخصا میگم اصل اول قیمت گذاری توی پروژه های فریلنسری وابسته به شخص فریلنسر هست.

    مثال قیمت گذاری

    فرض کنید شما میخواید مشاوره بگیرید. میتونید این مشاوره رو از من بگیرید یا از آقای جف بزوس مدیر عامل آمازون. من بهتون میگم هزینه مشاوره ام یه میلیون تومنه. اگه بخواید یه ساعت از وقت جف بزوس رو بگیرید یه میلیون دلار هم بدید کمه. با اینکه پروژه ثابته. در واقع اون  فرد هست که قیمت رو تعیین میکنه. من تجربه هام به مراتب کمتر از جف بزوسه. برای همین  قیمتم پایین تره. ارزش زمانی من مثلا ساعتی یک میلیون تومنه جف بزوس ساعتی یک میلیون دلاره چون داره توی بیزینسش ساعتی یک میلیون دلار درمیاره.

    مثلا سال نود من یه پروژه وردپرس گرفتم و اونو 150 هزار تومن انجام دادم. اون موقع اوایل کارم بود ودوست داشتم پروژه رو بگیرم. سه سال بعد که تجربه ام بیشتر شده بود و قیمتم بالا رفته بود. یه پروژه مشابه همون رو گرفتم و 8 میلیون انجامش دادم. چه اتفاقی افتاده؟ اینکه من تجربه م بالاتر رفته،ارزش زمانیم بیشتر شده پس قیمتم بالاتر رفته.

    پیشنهاد من اینه تا میتونید روی خودتون سرمایه گذاری کنید و قیمتتونو ببرید بالا. این مهم ترین معیار برای بالا بردن قیمت پروژه هست.

    ارزش زمانی

    پیشنهاد من اینه که همین الان بشینین با خودتون حساب کتاب کنید و قیمت ساعت خودتونو دربیارید. ببینید واقعا یه ساعت زمانتونو اگه بخواین  به کسی بفروشید چقدر میشه. در نظر بگیرید که با توجه به مهارتتون ارزش زمانتون رو تعیین کنید.

    توی ماه 200 ساعت نرمال کارکردن هست. حساب کنید مثلا 200 ضربدر 5 هزار تومن میشه یک میلیون تومن. اگه من ساعتمو 5 هزار تومن در نظر بگیرم میشه یه میلیون تومن.

    شما دیگه با توجه به این ارزش زمانی مبلغ پروژه رو حساب میکنید. پروژه سخت باشه یا ساده تخمین زمانی میزنی مثلا میشه 100 ساعت.حساب میکنی میگی ارزش زمانی من فعلا 5 هزار تومنه پس ارزش پروژه 500 هزار تومنه.

    همین پروژه رو اگه کس دیگه ای بخواد انجام بده قیمته خیلی بیشتر میشه. چون کسی که تا حالا شروع نکرده کاری نداره برای انجام دادن. این پروژه رو اگه انجام بده سود کرده. ولی اگه یه شخص حرفه ای بخواد انجامش بده و مثلا ساعتی از بیزینس خودش 500 هزار تومن دربیاره باید مبلغ پروژه اونقدر باشه که به اندازه بیزینس خودش براش آورده داشته باشه.

    همین جور که تجربه کسب میکنید و رشد میکنید قطعا قیمتتون میره بالاتر و میبینید پروژه ای که پارسال 500 هزار تومن انجام دادید الان با 10 میلیون انجام میدید.باید صبر کنید و تجربه کنید وتلاش کنید.

    چه زمانی ارزش زمانی رو ببرید بالا

    توی شروع کار مثلا ارزش زمانی خودتونو میذارید 5 هزار تومن.میاید جلو و میبینید تقاضا برای انجام پروژه زیاد میاد سمتتون. اینجا دیگه فرمول عرضه و تقاضا میاد جلو. وقتی شما با ارزش زمانی 5 هزار تومن پروژه هاتون توی ماه پر میشه یعنی الان تقاضا سمتتون زیاده و  شما باید با قیمت اینومتعادل کنید. بگید ارزش زمانی من الان بالاتره و خیلیا الان به من نیاز دارن. تونستم خودمو پرزنت کنمو قیمتو میذاری ساعتی ده هزار تومن.

    قیمتو که میبری بالا احتمالا یه سری از پروژه ها به شما داده نمیشه. میرید جلو بیشتر کار میکنید و تجربه تون میره بالاتر و بهتر خودتونو پرزنت میکنید و باز میبینید تقاضا زیاد شده. اونجا باز نقطه افزایش قیمت هست.

    این اتفاقیه که تشخیصش با خود شماست. زمانی که سرتون شلوغ میشه یعنی تقاضا برای مهارت شما زیاده. اونجاس که میتونید روی قیمت خودتون بازنگری کنید و اونو بالا ببرید.

    بهتون قول میدم اگه رو خودتون کار کنید و پرسونال برندینگ ایجاد کنید برای خودتون توی یک سال به یه ارزش زمانی خوب برسید.

    سرعت عمل و ددلاین پروژه

    هر چی پروژه رو زودتر انجام بدید یعنی ددلاینش زودتر باشه  طبیعتا فشار بیشتری روی شما میاد. وقتی انرژی بیشتری میذارید باید قیمت بالاتری بدید. من خودم یه پروژه گرفتم 4.5 سال پیش . من گفتم این پروژه رو با تمام این موارد  دوماهه انجام میدم.کارفرما گفت من عجله دارم باید تا قبل عید برسونمش چون میخوام کمپین برگزار کنم. من گفتم حقیقتا پروژه دارم و نمیتونم مگر اینکه وقت بذارم. این اولین تجربه من تو بحث ددلاین بود. کارفرما خودش گفت من سی روزه اینو میخوام و اگه قیمتش بالاترباشه هم مشکلی نداره. چون زمانش مهم بود و حاضر بود بخاطرش پول بده. اونجا متوجه شدم که میتونم ددلاین رو نزدیک تر کنم و قیمتشو ببرم بالا.  

    کارفرما به شما یه پروژه میده و شما طبق ساعت کاری و قوانیتون میگید که اونو یک ماهه تحویل میدید. اگه کارفرما زودتر پروژه رو بخواد میتونید بهش آپشن بدید و بگید اگه میخواد زودتر پروژه رو تحویل بگیره قیمتش میره بالاتر. چون باید بیشتر به خودتون فشار بیارید.

    پیچیدگی و امکانات پروژه

    پروژه ها با هم متفاوتن. یه پروژه ساده میتونه تو یک روز انجام بشه و یه پروژه پیچیده چه از نظر حجم و چه از نظر تکنولوژی وجود داره. از نظر من پروژه مستقیما توی قیمت گذاری تاثیر نداره. چیزی که پروژه رو مشخص میکنه زمان انجام پروژه اس. یعنی یه پروژه کوچیک مثلا 5 ساعت زمان میبره و پروژه ای که خیلی پیچیده باشه یه ماه انجام میشه. از نظر من وقتی صحبت از پروژه میشه اون پروژه زمان انجامش رو مشخص میکنه. در نهایت قیمت رو زمان مشخص میکنه. وقتی شما ارزش زمانی برای خودتون تعیین کردین و پروژه میاد سمتتون شما میگید با توجه به حجم پروژه ، تکنولوژی و پیچیدگی هاش چه مقدار از زمانم رو میگیره و با توجه به ارزش زمانی و وقتی که ازتون میگیره قیمت رو تعیین میکنید.

    مهارتهای شما

    سعی کنید قیمت یه پروژه رو خودتون تعیین کنید. اگر ارزش زمانی برای خودتون مشخص کنید با توجه به مهارتها و حجم پروژه خودتون قیمت رو مشخص کنید. مهارت های شما نقش مهمی در تعیین زمان انجام پروژه داره. وقتی زمان مشخص شد ضربدر ارزش زمانی می کنید و قیمت رو به دست میارید.

    تنوع مهارتها هم میتونه مهم بشه. یعنی اگه شما فریلنسری هستید که فقط php بلدید اتفاقی که می افته اینه که وقتی پروژه میاد سمتتون شما فقط میتونید php اشو انجام بدید و بقیه ش مثل فرانت و بک اند وسئو و... نمیتونید انجام بدید. در نهایت قیمتتون میاد پایین.

    ولی کسی که تنوع مهارتها بالای داره، فرانت یه مقداری بلده، از سئو یه چیزایی بلده ،میتونه همه اینها رو با کیفیت خوب تری انجام بده. عملا این تنوع مهارتها ارزش زمانی اون رو میبره بالا.

    خدمات جانبی

    پروژه ای که انجام میدی یه هسته مرکزی داره که میرید اون پروژه رو انجام میدید و یه سری خدمات جانبی داره. خدمات جانبی میتونه چی باشه؟ پشتیبانی بعد از پروژه. مثلا یه سایتی انجام میدید میگید سئوشم انجام میدم، من برای یک ماه مشاوره هم میدم. مستندات پروژه ای که انجام دادم رو آموزش میدم که اگه من نبودم خودتون بتونید انجامش بدید. یه ویدیو درست میکنم و توضیح میدم که شما راحت باشید و هر وقت مشکلی پیدا کردین برید فیلم رو ببینید. اینها خدمات جانبی هستن که میتونن جداگونه به پروژه آپشن هایی رو اضافه بکنن.

    حتی میتونید با این خدمات قیمت پروژه رو افزایش بدید. مثلا بگید اگه مایل باشید ویدویو آموزشی کامل رو از کاری که براتون انجام دادم تهیه کنم صد هزار تومن میگیرم.

    البته من یه پیشنهاد دیگه دارم که بستگی به جایگاه شما داره. خیلی از این خدمات جانبی رو برای افزایش رضایت مشتریاتون میتونید انجام بدید. مثلا بگید من این پروژه رو انجام میدم بعنوان اشانتیون کارای سئوشم انجام میدم. این خود به خود اون کارفرما رو راضی میکنه و بنظر میاد دارید کار اضافه تری دارید براش انجام میدید و امکان دریافت پروژه رو برای شما بیشتر خواهد کرد.

    نقش هزینه ها در قیمت گذاری پروژه

    شما در طول زمانی که دارید پروژه رو انجام میدید هزینه هایی دارد هزینه هایی مثل اینترنت ، برق، شارژ ساختمون و .... .مجموع هزینه هاتون رو حساب کنید. مثلا اگر هزینه ماهانه تون میشه 400 هزار تومن. حواستون باشه اینم لحاظ بکنید البته پارامتر اصلی نیست.

    عرف بازار

     در نهایت چیزی که خیلی مهمه عرف بازار هست.. خیلی ها این عرف رو نادیده میگیرن. طبیعتا عرف چیزی نیست که اصل باشه. یعنی من میگم کسی که خبره باشه نزدیک به عرف بازار هم قیمت نمیده. عرف بازار ممکنه بگه یه پروژه میانگین سه میلیون تومن انجام میشه. اون شخص حرفه ای میگه من ده میلیون انجام میدم. چون اگه این پروژه رو نگیره پروژه دیگه ای رو داره که اونو ده میلیون انجام بده.

    نکته ای که در مورد عرف بازار وجود داره اینه که توی شروع کارتون ممکنه قیمتارو پایین بدید تا برای خودتون نمونه کار بسازید و خودتونو پرزنت کنید. ولی به حد متوسطی که رسیدید سعی کنید عرف رو نشکونید. اگر قیمتتون رو خیلی پایین بیارید به خودتون ضربه میزنید. عرف بازار یه چیز معقولی هست که از دوستان و اطرافیان و سایتای مختلف میتونید ببینید که پروژه شبیه به اون رو چقدر انجام میدن. سعی کنید خیلی عرف رو نشکونید چون بازار فریلنسر در نهایت تحت تاثیر این داستان قرار میگیره.

    5/5 - ( 1 امتیاز )

    دیدگاه شما نگاه ما رو عوض میکنه !

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    پشتیبانی آنلاین